Taking too long? Close loading screen.
Thursday, 25 April , 2024
امروز : پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 17 شوال 1445
شناسه خبر : 869
  پرینتخانه » آخرین اخبار, اسلاید بزرگ, معاونت فرهنگی, ویژه تاریخ انتشار : 29 اردیبهشت 1400 - 11:18 | 129 بازدید
بنا به درخواست مکرر عزیزان صورت گرفت؛

نقد و بررسی برنامه تلویزیونی “زندگی پس از زندگی”

استاد علی امینی‌نژاد در نقد و بررسی برنامه تلویزیونی “زندگی پس از زندگی” به ارائه نظرات خویش نسبت به این برنامه پرداختند؛ برنامه تلویزیونی “زندگی پس از زندگی” از برنامه‌های موفق صدا و سیماست که تاثیرات مثبت به روی مردم گذاشته است لذا توجه کنیم که نقد امروز ما، نشانه اهمیت‌دادن به برنامه و نقدی […]

استاد علی امینی‌نژاد در نقد و بررسی برنامه تلویزیونی “زندگی پس از زندگی” به ارائه نظرات خویش نسبت به این برنامه پرداختند؛

  • برنامه تلویزیونی “زندگی پس از زندگی” از برنامه‌های موفق صدا و سیماست که تاثیرات مثبت به روی مردم گذاشته است لذا توجه کنیم که نقد امروز ما، نشانه اهمیت‌دادن به برنامه و نقدی همدلانه است.
  • ما از موضوع دینی و اسلامی باید فضا را روشن کنیم که چه موضعی در مورد تجربه‌های نزدیک به مرگ داشته باشیم لذا این که برخی عزیزان نقد کلی کرده‌اند و برنامه را تماما نفی کرده‌اند، درست نیست.
  • حرف اصلی این برنامه را نمی‌شود انکار کرد. از لحاظ عقلی، دینی و عرفانی، اصل مسأله ثابت شده است.
  • یکی از برکات برنامه این بود که توجه داد به این که انسان در این عالم ماده منحصر نشده است؛ انسان حقایق تجردی دارد، عالم غیب وجود دارد و هست.
  • یکی از نکات مثبت دیگر برنامه، پرداختن به مساله غیب است که در دل این برنامه تواتر از غیب شکل گرفت.
  • ایمان به غیب در بسیاری از مخاطبین این برنامه بیشتر شد. توجه کنیم که مسأله ازدیاد ایمان منحصر در قرآن و روایات نیست و همین برنامه‌ها هم می‌تواند ایمان به آخرت را در مردم تشدید کند.
  • در میان علمای ما هم افرادی بودند که به دنبال جمع‌آوری این قبیل مشاهدات از غیب بوده‌اند تا نتایج علمی از آن بگیرند مثل کاری که شیخ اشراق انجام می‌دهد. البته سطح کار شیخ اشراق بسیار بالاتر و عمیق‌تر است.

  • نکته اصلی، انصراف از عالم ماده است که باعث می‌شود انسان بی آن که به مرگ طبیعی بمیرد، از عالم ماده خارج شود.
    پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: “موتوا قبل ان تموتوا”
  • تفاوت کسانی که مرگ اختیاری دارند با تجربه‌گرها در این است که اگرچه هر دو قیامت صغرای انفسی برایشان رخ می‌دهد اما در مرگ اختیاری شخص با اراده شخصی از عالم ماده منصرف می‌شود و نه به صورت قهر و اجبار.
  • عالم مثال و برزخ، لایه‌ها و مراتب بسیاری دارد؛ از لایه‌های نزدیک به عالم ماده تا لایه‌های نزدیک به عالم عقل. تجربه‌گرها لایه‌های نزدیک به عالم ماده و مرز ورود به عالم مثال را تجربه کرده‌اند.
  • در تجربه‌گرها انصراف کامل از عالم ماده رخ نداده است لذا اساسا این مرگ نیست که بعد سوال شود پس حضرت عزرائیل را چرا ندیدند یا سکرات موت را چرا نداشتند؟
    این‌ها به دلیل انصراف جزئی از عالم ماده، غیب را دیده‌اند و مرگ به معنای انصراف کامل از عالم ماده برایشان رخ نداده است. پس توجه کنیم که اصلا در این جا مرگ رخ نداده است!
  • هر کس با تهذیب نفس و سیر و سلوک می‌تواند به شکل اختیاری از عالم ماده منصرف شود و غیب را ببیند.
  • پس تجربه تجربه‌گرها اولا کشف صوری است، ثانیا در طلیعه ورود به عالم مثال، ثالثا محدود به شخص است و نه همه انسان‌ها، رابعا قهری و اجباری است و نه از سر سیر و سلوک، خامسا ناظر به وجهی از وجوه عالم مثال است و نهایتا این نوع از انصراف از عالم ماده کمال و سعادت محسوب نمی‌شود.

  • در عین حال که برنامه “زندگی پس از زندگی” برنامه خوبی است اما مراقبت‌ها باید باشد که منجر به پلورالیزم عملی، اخلاقی و اعتقادی نشود.
    این که شخص مقید به شریعت نباشد و در عین حال ببیند در عالم غیب با او خوب برخورد شد و بعد نتیجه بگیرد که پس دلت پاک باشد، خطری است که متوجه همگان است.
    در جواب باید گفت اولا مرگ رخ نداده است، ثانیا بحث اهل نجات و اهل حق خلط شده است.
  • تفکیک اهل حق و اهل نجات مهم است. کافر هم ممکن است غیب را ببیند و با روی خوش با او برخورد کنند اما اگر چنین باشد از باب اهل نجات بودن اوست، نه این که او اهل حق و سعادت است.
    ضمن این که باید مجددا توجه کنیم که مرگ رخ نداده است!
  • استنتاج کلی از دریافت‌های جزئی تجربه‌گرها ولو حق باشد، خطاست و ممکن است منجر به پلورالیزم اعتقادی، اخلاقی و عملی شود.
  • در تجربه تجربه‌گرها خلیط‌ها زیاد است. فرهنگ شخص، عقاید شخص، مزاج شخص، تفکرات و خیالات شخص همه تاثیرگذار است و حق و باطل در هم آمیخته است. این که مثلا شخص حضرت عباس علیه‌السلام را در عالم برزخ بدون دست دیده است به خاطر همین است که در دنیا می‌دانسته که ایشان بی‌دست به شهادت رسیده‌اند. لذا در آن جا هم ایشان را بدون دست دیده‌اند، حال آن که حقیقت حضرت در عالم غیب فرای این مطالب است.
  • باید استحکام علمی خاص در برنامه وجود داشته باشد و گروه علمی بزرگی از حوزه و دانشگاه پشت برنامه باشد که در برنامه، فضای نخبگانی ایجاد شود.

ل

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیریت سایت، منتشر خواهد شد.