Taking too long? Close loading screen.
Friday, 29 March , 2024
امروز : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ - 20 رمضان 1445
شناسه خبر : 653
  پرینتخانه » آخرین اخبار, معاونت پژوهشی تاریخ انتشار : 26 دی 1399 - 16:49 | 44 بازدید
نشست شهادت در عرفان اسلامی

شهادت در عرفان اسلامی

عرفان نمی گوید که هرکسی که در معرکه قتال یا شبه آن کشته شود، شهید است.

◾️نشست شهادت در عرفان اسلامی با حضور حجت‌الاسلام و المسلمین استاد علی امینی‌نژاد در مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات برگزار گردید که عمده مباحث ایشان در تقدیم می‌گردد؛

▪️در اغلب عرفان‌ها مثل رهبانیت مسیحی و عرفان‌های شرقی هندی و بودایی، مسئله‌ای به عنوان جهاد و شهادت مطرح نیست. اساساً یکی از مؤلفه‌های عرفان بودایی این است که اصلاً انسان برای رهایی از رنج‌ها و دردها باید از اجتماع دور شود. دستیابی به لذات آن‌سویی با حذف رنج‌ها صورت می‌گیرد.
لکن در عرفان اسلامی زبان حال عارف اسلامی این است که؛
در بلا هم می‌چشم لذات او
مات اویم مات اویم مات او

▪️ابن سینا به عنوان کسی که در حوزه عرفان قلم زده است (در نمط نهم اشارات) توضیح می‌دهد که وقتی عارف به مرتبه شجاعت توحیدی رسید، خود را در محضر باری تعالی می‌بیند و از مرگ ترسی ندارد. خوف و ترسی از دست دادن جان خود ندارد.

◾️چند نکته لازم است بیان شود؛

▪️نکته اول
برای عرفان مهم است که منطق جهاد چه باید باشد. در منظر عرفان اسلامی هر عملی دارای سه بخش است: ظاهر و شریعت، باطن و طریقت، لب و حقیقت.
جهاد یک پیکره ملکی و فیزیکی دارد. آنچه لایه عمیق‌تر جهاد را تشکیل می‌دهد طریقت و حقیقت جهاد و شهادت است. جهاد و شهادت برای رسیدن به چه چیزی و چه هدفی؟
عرفان نمی گوید که هرکسی که در معرکه قتال یا شبه آن کشته شود، شهید است.
از طرفی شهید برتر کسی است که برای رسیدن به لقاء الله شهید شده است.

نکته دوم
مسأله جهاد و به تبع آن شهادت، دارای مراتب متکثر است.
در آموزه‌های دینی جهاد در مسیر کسب حلال هم آمده است.
زنی که در خانه می‌کوشد خانه‌داری را به نحو احسن انجام دهد هم جهاد در راه خدا می‌کند؛ جهاد المرأه حسن التبعل.
رعایت حقوق زن از سوی مرد جهاد است که در تعبیرها هست که کالمجاهد فی سبیل‌الله.
کسی که در میادین علمی کوشش می‌کند.
این ها همه مراتب جهاد است تا می‌رسد به جایی که انسان در مقابل منافقین و کفار که می‌خواهند هدم اسلام کنند، می‌ایستد و مبارزه می‌کند.

▪️نکته سوم
با این حال این مقام بالای جهاد در نگاه ناب دین، جهاد اصغر است و بالاتر از همه این‌ها جهاد با نفس است که این جهاد اکبر است و در راستای او شهید این مسیر به شهادت کبری می‌رسد.
در یک بحثی ابن‌عربی می‌فرماید جهاد مبارزه با کفار است. کفار متفاوتند؛ کفاری که نزدیک‌ترند و بعضی خطرشان خیلی بالا است و بعضی کافرتر هستند. این‌ها اولویت‌های جهاد را مشخص می‌کند.
اما یک کافر است که او از همه به ما نزدیک‌تر، خطرش بیشتر و از همه کافرتر است، لحظه به لحظه می‌خواهد انسان را از مسیر ایمان دور کند، از همه خطرناکتر است که اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک. آن نفس آدمی است!

▪️نکته چهارم
گاهی انسان جهاد اکبر می‌کند بدون جهاد اصغر. و گاهی جهاد اصغر می‌کند بدون جهاد اکبر. گاهی با جهاد اصغر جهاد اکبر می‌کند. عرفان این کار را خیلی توصیه می‌کند.
در نگاه عرفان اسلامی و عبارات اسلامی این معنا بسیار هست که یک راه بسیار مهم و اثرگذار در سفر اول جهاد اصغر است. بهترین مسیر برای عبور از خود همین جهاد اصغر است. جهاد اکبر می‌کند به وسیله جهاد اصغر.
یک مسیر دیگر هم داریم که در نقطه متعالی است: بعد از جهاد اکبر به جهاد اصغر می‌پردازد؛ ورود به معرکه جهاد در سفر سوم و چهارم که مخصوص اولیای الهی است. حال البته ممکن است که سفر اول را هم در جهاد اصغر طی کرده باشد.
چنین کسی با فنای فی‌الله و نگاه واحد‌بین در عالم به جهاد اصغر می‌رود. خلیفه بالسیف می‌شود برای بسط توحید الهی در جامعه.
سرّ جهاد در اسلام بسط ذکر الهی است. زمین حق دارد که ذکر خدا در آن برپا شود.

▪️نکته پنجم
حقیقت شهادت، رسیدن به نقطه شهود الهی و نظر به وجه‌الله است.
حال که چنین است، برای رسیدن به حقیقت شهادت، راه برای همه باز است به مدد جهاد اکبر.
از منظر عرفان هر کسی که بتواند حضور مع‌الله پیدا کند، شهید است ولو در مبارزه به قتل نرسیده باشد.
همانطور که شهید سلیمانی گفت که باید انسان شهید باشد تا شهید شود، شهادت حقیقی رسیدن به حضور مع‌الله است.
بهترین و سهل‌ترین مسیر برای رسیدن به این مقام جهاد اصغری است که با نیت لقاءالله و حب فی‌الله اتفاق افتاده باشد.

▪️نکته ششم
اهل معرفت درباره حیات مراتبی را تعیین می‌کنند. هر حیات هم در مقابلش موت در مرتبه همان است. حیات نباتی، حیات حیوانی، حیات انسانی. کسی ممکن است حیات انسانی‌اش را از دست بدهد اما حیات اخروی‌اش را دارد. حیات او بعد از مفارقت با حیات دیگر انسان‌ها تفاوت‌هایی دارد.
از بعضی کلمات علامه این معنا استفاده می‌شود که وقتی شهداء به شهادت می‌رسند حیاتی دارند که مفارقت کامل از دنیا نکرده‌اند و قابلیت رجعت برای آن‌ها باقی است.
عرفا مطرح می‌کنند که بالاتر از حیات اخروی، حیات توحیدی است.
محی‌الدین اشاره می‌کند به روایتی از رسول الله صلی الله علیه و آله: الا أخبرکم بخیر لکم، من ان تلقوا عدوکم و یضربوا رقابکم و تضربوا رقابهم، ذکر الله کثیرا.
کسی که به حیات ذکری و حیات توحیدی برسد بالاترین حیات را یافته است.
حیات توحیدی مرتبه‌ای از حیات متفاوت است. مثل حیات حیوانی که تفاوت دارد با حیات نباتی.

▪️نکته ششم
اهل معرفت درباره حیات مراتبی را تعیین می‌کنند. هر حیات هم در مقابلش موت در مرتبه همان است. حیات نباتی، حیات حیوانی، حیات انسانی. کسی ممکن است حیات انسانی‌اش را از دست بدهد اما حیات اخروی‌اش را دارد. حیات او بعد از مفارقت با حیات دیگر انسان‌ها تفاوت‌هایی دارد.
از بعضی کلمات علامه این معنا استفاده می‌شود که وقتی شهداء به شهادت می‌رسند حیاتی دارند که مفارقت کامل از دنیا نکرده‌اند و قابلیت رجعت برای آن‌ها باقی است.
عرفا مطرح می‌کنند که بالاتر از حیات اخروی، حیات توحیدی است.
محی‌الدین اشاره می‌کند به روایتی از رسول الله صلی الله علیه و آله: الا أخبرکم بخیر لکم، من ان تلقوا عدوکم و یضربوا رقابکم و تضربوا رقابهم، ذکر الله کثیرا.
کسی که به حیات ذکری و حیات توحیدی برسد بالاترین حیات را یافته است.
حیات توحیدی مرتبه‌ای از حیات متفاوت است. مثل حیات حیوانی که تفاوت دارد با حیات نباتی.

▪️پس در عرفان اسلامی مسأله جهاد و شهادت با اندیشه آگاهی‌بخشی و تعمیق معرفت نسبت به حقایق جهاد و شهادت مطرح است. هم شریعتش و هم طریقتش و هم حقیقتش.
این راهی است که در فضای امروز ما به دست امام خمینی (ره) باز شده است و همه روزی‌خوار آن سفره هستند. این است که مداد العلماء افضل من دماء الشهداء. در روایات ما هم آمده است که شفاعت عالم بالاتر از مقام شهادت است مگر عالمی که شهید باشد!

▪️اما در مورد شهید عزیز ما، شهید سلیمانی؛
ما شهدای عظیمی داشتیم که برخی از آن‌ها هم چیزی به جا نگذاشتند که ما بدانیم در آن‌ها چه می‌گذشته است اما برخی از آن‌ها نشانه‌هایی برجا گذاشته‌اند که از نوشته‌ها و بیاناتشان بر می‌آید که مبارزاتشان و ورودشان به فضای جهاد معنادار است مثل شهید چمران.
چه بسا راجع به شهید عظیم‌الشأن ما، شهید سلیمانی، این معنا تداعی می‌شود که هم برای جهاد اکبر، جهاد اصغر کرد و در همین مسیر بعد از طی مقاطعی از جهاد اکبر دارد جهاد اصغر می‌کند.
برخی از جملاتی که از ایشان مانده است با توجه به مبارزات طولانی و وضع زندگی‌شان این نکته را تایید می‌کند؛ مخصوصا در این سنوات اخیر با آن شهرت عظیمی که پیدا کرد اما بی‌رغبتی کامل را به این صحنه‌ها نشان می‌داد. می‌گفت من کاندیدای تیر و ترکشم. معلوم بود اعراض از دنیا کرده است.
یا آن جمله آخر که عرضه داشته خدایا مرا پاکیزه بپذیر همچو پذیرشی که نسبت به موسی داشتی که آن تجلی و جلوه را یادآور می‌شود.
ایشان هم در سفر اول از جهاد اصغر استفاده کرده است هم در سفر سوم و چهارم دارد بسط مقام توحیدی خودش را می‌دهد. مقام معنوی خودش را دارد بسط می‌دهد و لبریز از عشق الهی است.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیریت سایت، منتشر خواهد شد.